کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود: دوستِ ما ایلعازر در خواب است، اما می‌روم تا او را بیدار کنم.
شاگردان او را گفتند: ای آقا، اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت.
امّا عیسی درباره‌ی مرگِ او سخن گفت، و ایشان گمان بردند که از آرامشِ خواب می‌گوید. آن‌گاه عیسی به‌طورِ واضح به ایشان گفت که ایلعازر مرده است.

(یوحنا ۱۴-۱۱:۱۱)

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۳/۰۹/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۳
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۳
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۹/۱۵
    .
  • ۰۳/۰۹/۰۶
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۹
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۸/۱۲
    .

آخرین نظرات

  • ۲۴ آذر ۰۳، ۰۹:۱۳ - عرفان پاپری دیانت
    ۲۴۲

متممِ مرگ[یادداشت]

دوشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۰۵ ب.ظ

واژه‌ی مرگ نیاز به متمم دارد. و در زبان این متمم از مرگ افتاده.

مرگ همیشه ازچیزی‌ست. و حرفِ اضافه‌ی از همیشه جواب می‌طلبد: به.

پس مرگ اشاره‌ای‌ست به طیف و هجرت در امتدادِ آن.

مرگ یک رفتارِ دو سویه‌ست:  مردن از چیزی به چیزی. 

۹۷/۰۳/۲۱
عرفان پاپری دیانت

اندیشه

زبان

فکر

مرگ

یادداشت

نظرات  (۱)

کوچ از شعر به سینه شاعر 
پاسخ:
دقیقاً.
__
الان فکر می‌کنم شاید یک شکلِ دیگه‌ی جواب، یعنی یک جوابِ نهایی‌تر به «از»، «در» باشه. 
در چیزها مردن. و توی حرفِ در (برعکسِ به) خطِ عبور قطع می‌شه و مسیرِ حیات به هم می‌ریزه.
وقتی به سمتِ چیزی می‌میریم، باز در سمت‌و‌سو مرده‌یم یعنی هنوز نمرده‌یم اما مرگِ تام و تمام یحتمل در یک چیزه.
_
زیرا تو خواسته‌ای و مقرر ساخته‌ای تا تمامیِ جان‌های آشفته، عقوبتِ خود را در درونِ خود بیابند. (اعترافات، آگوستین)
+
«در» این عشق بمیرید. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی