کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود: دوستِ ما ایلعازر در خواب است، اما می‌روم تا او را بیدار کنم.
شاگردان او را گفتند: ای آقا، اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت.
امّا عیسی درباره‌ی مرگِ او سخن گفت، و ایشان گمان بردند که از آرامشِ خواب می‌گوید. آن‌گاه عیسی به‌طورِ واضح به ایشان گفت که ایلعازر مرده است.

(یوحنا ۱۴-۱۱:۱۱)

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۳/۰۹/۰۶
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۹
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۸/۱۲
    .
  • ۰۳/۰۸/۰۸
    .
  • ۰۳/۰۸/۰۷
    .
  • ۰۳/۰۸/۰۴
    .
  • ۰۳/۰۷/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۷/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۷/۲۹
    .

آخرین نظرات

  • ۲۹ ارديبهشت ۰۳، ۱۱:۳۵ - eons faraway
    برزخ

هذیان [یادداشت]

شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۷، ۰۵:۴۰ ب.ظ

در هذیان همیشه ردّی از تاریخ هست یا از همیشه‌ی تاریخ ردّی هست.

احضارِ تاریخ، به قصدِ دوباره ازسرگذراندن‌اش. تکرارِ تاریخ، درهیئتِ واکاوی و جعل.

هذیان اگرچه به ظاهر بی‌معناست اما تلاشِ ذهن است برای احضارِ معنا و تزریقِ معنا در موضوع. 

گذشته‌ی تو غیرِ قابلِ انکار است. پس بوده اما به شکلِ دیگری، معنی‌دارتر و شاید کمی شکوهمندتر (تو این‌طور به خودت می‌قبولانی.)

تو با تمامِ نیروهای‌ات، دست به جعلِ خودت می‌زنی. آری، اتفاق افتاد. تمامِ واقعه رخ داد؛ اما به گونه‌ی دیگری.

۹۷/۰۸/۰۵
عرفان پاپری دیانت

اندیشه

تاریخ

خاطره

فکر

یادداشت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی