دربارهیِ عددِ سه [یادداشت]
هرچیزِ درست و بهجایی، سومین چیز است.
خدا در عددِ سه ظهور میکند.
تثلیث: پسر، روحالقدس، پدر.
دیالکتیک: تز، آنتیتز، سنتز.
دو زاویهیِ چپ و راست حقیقتِ رأس را برپا میکنند و نگه میدارند.
جهان مثلث است و برایِ گفتوگو با جهان، زبانِ ما باید شکلِ مثلث به خود بگیرد. صریح و نوکتیز.
عددِ «یک» نُتِ پرسش است. «دو» جواب است و در جملهیِ سوم، زبان به کمال میرسد: سوال-جواب
پس عددِ سه کوچکترین و سادهترین الگویِ حقیقت است: سوال، جواب، سوال-جواب
اما این الگو تا بینهایت در خوداش تکرار میشود. و حقیقت به خود میپیچد.
فکر کنیم که عددِ سه به عنوانِ یک مجموعهیِ کامل از سوال و جواب و سوال-جواب، خود یک سوال باشد. یعنی سه را یک عدد فرض کنیم. یک جمله با سه نُت که سوال میپرسد. و در برابرِ آن یک جملهیِ سهنُتیِ دیگر که جواب میدهد. و عددِ «هفت» کمالِ این دو جملهست: جملهیِ سوال-جواب٬ مثلثِ بزرگتر.
و بعد پانزده و بعد سیویک و بعد شصتوسه و بعد...
و به همین ترتیب مثلث تا بینهایت ادامه پیدا میکند.