آب و سنگِ زبان [یادداشت]
يكشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۱۹ ب.ظ
عزِّ وصفاش چو روی بنماید
عقل را جان و عقل برباید
«سنایی»
در زبان و در ذهن، واژهها و چیزها در یک طیف رفتوآمد میکنند. دربازهیِ بینِ سیالبودن و انجماد. بینِ سنگ و هوا.
در ذهن، چیزها از جهل (تاریکی) به سمت علم(نور) میآیند. و روشن که میشوند، سنگ میشوند. در سمتِ سیاهِ ذهن هیچ چیز بسته نیست و در رطوبتِ آنجا، چیزها میبالند.
جهل، رَحِم است.
اما وقتی که شناختیمِشان و گفتیمِشان، خشک میشوند. سنگ میشوند و نهایی میشوند. میشود تراشیدِشان و حجیمِشان کرد.
مثلِ کاری که سنایی کرده در این بیت. دو واژه. از دو جهانِ گوناگون. دو عقل. عقلِ اول از سمتِ نور و سنگ و عین میآید و عقلِ دوم از سویِ تاریکی و هوا و ذهن.
۹۶/۱۲/۱۳