دربارهیِ چیزهایِ کلی [یادداشت]
يكشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۶، ۰۱:۴۴ ب.ظ
وجودِ هرچیز بسته به وجودِ غیرِ اوست. (غیر؛ و نه لزوماً ضد)
واژهها هرچند بیربطِ به هم، اما به هم مدیوناند. چون هر واژه برایِ ابرازِ وجود، خطی دورِ خودَش میکشد و خواهناخواه با این کار، مرزِ واژهیِ مجاور اش را هم روشن میکند و انگار که واژهها وجودِ خود را که ابراز میکنند، به واژههایِ دیگر هم وجود میبخشند. ما مثلاً واژهیِ آب را به رسمیت میشناسیم در زبان؛ چون واژهیِ سنگ را داریم که واژهیِ آب نیست.
پس در نتیجه دایرهیِ یکچیز هرچهقدر وسیعتر باشد، هرچهقدر که قابلِ اطلاقتر باشد به چیزها، ناپدیدتر و نابودتر است.
و اینکه باباطاهر در این بیتاش چه حرفِ خطیری زده:
به هر جا بنگرم کوه و در و دشت
نشان از قامتِ رعنا ته وینم