کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۴/۰۵/۲۱
    .
  • ۰۴/۰۵/۰۲
    .
  • ۰۴/۰۵/۰۲
    .
  • ۰۴/۰۴/۲۱
    .
  • ۰۴/۰۴/۱۱
    .
  • ۰۴/۰۳/۱۷
    .

آخرین نظرات

  • ۲۲ مرداد ۰۴، ۱۵:۵۵ - عرفان
    144 ۵و۷

چند شعر برای انتهای زمستان [شعر]

شنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۲۸ ق.ظ

۱

وقتی آن شعر را در خاک

پنهان می کردم

آیا کسی ندید؟


۲

حرف کوچکی با خودم دارم

می روم که فریادش کنم امّا

سنگریزه ها گوش شنیدن ندارند

و تو شنیده ای ش از پیش


۳

دسته ی زنبورها

ناگهان از روی گل برخاستند

گریختند

تا به باقی زنبورها بگویند


۴

شعر مثل مسافری غریب می آید

یک شب

در خانه ات را می زند

نه آب

نه نان 

نه جای خواب

جان ات را طلب می کند

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی