از استفن کرین [ترجمه]
سه شنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۵۰ ب.ظ
شعر از Stephen Crane
دانایی به نزدم آمد:
" من راه را می دانم. با من بیا "
شادمان شدم
و ما در راه قدم گذاشتیم
و به تندی رفتیم
بسیار سریع
تا آن جا که چشمانم دیگر ندیدند و
پاهایم نرفتند
پس دست دوستم را گرفتم.
در آخر او فریاد کشید :
" گم شده ام. "
ترجمه شهریور 95
۹۵/۰۶/۳۰