کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود: دوستِ ما ایلعازر در خواب است، اما می‌روم تا او را بیدار کنم.
شاگردان او را گفتند: ای آقا، اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت.
امّا عیسی درباره‌ی مرگِ او سخن گفت، و ایشان گمان بردند که از آرامشِ خواب می‌گوید. آن‌گاه عیسی به‌طورِ واضح به ایشان گفت که ایلعازر مرده است.

(یوحنا ۱۴-۱۱:۱۱)

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۳/۰۹/۰۶
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۹
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۸/۱۲
    .
  • ۰۳/۰۸/۰۸
    .
  • ۰۳/۰۸/۰۷
    .
  • ۰۳/۰۸/۰۴
    .
  • ۰۳/۰۷/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۷/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۷/۲۹
    .

آخرین نظرات

  • ۲۹ ارديبهشت ۰۳، ۱۱:۳۵ - eons faraway
    برزخ

چفت ۱ [یادداشت]

جمعه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۰۷ ب.ظ

۲۸ شهریور


فهمِ یک‌سره ارگانیک از جهان. آسودگیِ این روز‌هایم از این است. 

زیباییِ شگفتی که در رفتارِ ارگانیک هست.

آسوده مردن.

این را در مشاهده‌یِ آن پل فهمیدم که: حتی چیزهایِ مکانیکی نیز در جسمِ خود یک‌سره ارگانیک‌اند. 

هیچ چیز یکسره از آهن نیست. حتی چیزهایِ به راستی آهنی. 


فردایِ ۲۸ام


کلیدِ مسئله در جسم است. چیزهایِ مکانیکی تنها نمودی از مکانیسم‌اند و چون نمود اند، جسم و چون جسم‌اند، ارگانیک‌اند. 

سازه‌ی فلزی زنگ می‌زند و از کار می‌افتد. پس می‌توان از آن آسوده بود. 


اما رفتارِ مکانیکی در کجا هست؟ چه وقت و کجاست که دو چیز به راستی چفتِ هم می‌شوند؟

در ذهن. تجربه‌ی مکانیسم را تنها در زبان و هنگامِ پرت‌وپلا گفتن یا نوشتن کرده‌ام.

تنها از چیزهایِ غیرِ جسمانی می‌توان انتظارِ رفتارِ مکانیکی داشت.

۹۶/۰۶/۳۱
عرفان پاپری دیانت

ارگانیک

اندیشه

مکانیک

یادداشت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی