کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود: دوستِ ما ایلعازر در خواب است، اما می‌روم تا او را بیدار کنم.
شاگردان او را گفتند: ای آقا، اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت.
امّا عیسی درباره‌ی مرگِ او سخن گفت، و ایشان گمان بردند که از آرامشِ خواب می‌گوید. آن‌گاه عیسی به‌طورِ واضح به ایشان گفت که ایلعازر مرده است.

(یوحنا ۱۴-۱۱:۱۱)

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۳/۰۹/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۳
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۳
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۹/۱۵
    .
  • ۰۳/۰۹/۰۶
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۹
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۸/۱۲
    .

آخرین نظرات

  • ۲۴ آذر ۰۳، ۰۹:۱۳ - عرفان پاپری دیانت
    ۲۴۲

برجِ بابل [یادداشت]

سه شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۳۶ ق.ظ


آدمِ میان‌مایه، مایه‌اش را به میان می‌اندازد. خود را تا نیمه می‌سازد، و کامل به نظر می‌رسد. 

جان دو نیمه‌ست. یک‌نیمه می‌سازد. یک‌نیمه ویران می‌کند. 

آدمِ کامل چیزی از خودش باقی نمی‌گذارد. نیمه‌ی ویران‌گرش به او اجازه‌ی انتشار نمی‌دهد. با تمام جان خودش را می‌سازد و نابود می‌کند.

اما آدم میان‌مایه، مایه‌ی به‌نیمه‌رسیده‌اش را ابراز می‌کند و تبدیل می‌شود به تصویری از کمال.

برج بابل را به یاد می‌آورم.

۹۶/۰۴/۱۳
عرفان پاپری دیانت

ذهن

زندگی

مرگ

یادداشت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی