لجوج [شعر]
دوشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۶، ۰۷:۰۸ ب.ظ
۱
از چراغ روشن
چهره ای_
لجوج می تابید
در اتاق
خاموش اش کردم.
۲
دری باز شد
به خواب تو آن شب
سراسیمه
دنبال صورت مردی
می گشتم
که فرومی ریخت
۱
از چراغ روشن
چهره ای_
لجوج می تابید
در اتاق
خاموش اش کردم.
۲
دری باز شد
به خواب تو آن شب
سراسیمه
دنبال صورت مردی
می گشتم
که فرومی ریخت