کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۴/۰۵/۰۲
    .
  • ۰۴/۰۵/۰۲
    .
  • ۰۴/۰۴/۲۱
    .
  • ۰۴/۰۴/۱۱
    .
  • ۰۴/۰۳/۱۷
    .

آخرین نظرات

مادر [یادداشت شخصی]

جمعه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۵۴ ق.ظ

غلغله است. زن های زیادی ایستاده و یا در رفت و آمدند. همه چادرهای سیاه به سر دارند. کودک در میان آن شلوغی به سمت زنی می رود. گوشه ی چادرش را می گیرد. زن سر برمی گرداند. مادرش نیست. چهره ای گنگ، خشن و ناآشنا. کودک اشتباه گرفته است. چادر زن را رها می کند و می رود.

نظرات  (۱)

۱۵ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۲۷ ♥سرباز شیعه♥
سلام

متشککککککر
پاسخ:
باشه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی