کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود: دوستِ ما ایلعازر در خواب است، اما می‌روم تا او را بیدار کنم.
شاگردان او را گفتند: ای آقا، اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت.
امّا عیسی درباره‌ی مرگِ او سخن گفت، و ایشان گمان بردند که از آرامشِ خواب می‌گوید. آن‌گاه عیسی به‌طورِ واضح به ایشان گفت که ایلعازر مرده است.

(یوحنا ۱۴-۱۱:۱۱)

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۳/۰۸/۲۹
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۸/۱۲
    .
  • ۰۳/۰۸/۰۸
    .
  • ۰۳/۰۸/۰۷
    .
  • ۰۳/۰۸/۰۴
    .
  • ۰۳/۰۷/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۷/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۷/۲۹
    .
  • ۰۳/۰۷/۲۷
    .

آخرین نظرات

  • ۲۹ ارديبهشت ۰۳، ۱۱:۳۵ - eons faraway
    برزخ

تیغِ دولبه [یادداشت]

شنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۱۳ ب.ظ

تمام رنجی که می بریم، ناشی از نابه هنگامی است. وگرنه هیچ رویدادی ،چه ذهنی و چه غیرذهنی، اگرکه به هنگام رخ دهد، رنج آور نیست.

پ.ن: و البته در این صورت، توفیقِ تلخِ رشددهندگی را با خود نخواهد داشت؟

این میلِ غریب به کمال از کجاست؟

۹۵/۰۳/۲۲
عرفان پاپری دیانت

اندیشه

زمان

یادداشت

نظرات  (۴)

۲۲ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۳۷ سیّد محمّد جعاوله
موفق باشید
پاسخ:
ممنون
۲۲ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۳۹ محمدحسین توفیق‌زاده


صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق

:)

تو ابن الوقت باش، ابو الوقت میشی؛ اون وقت دیگه به قولِ مولوی:

کی شود دریا ز پوزِ سگ نجس

پاسخ:
هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی :)
.
.
تن دادن  کافیه؟

۲۲ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۳۶ ساناز هستم
رویداد یا اموری وجود دارند که ذاتشون آزار دهنده است!  جدا از زمان!! 

پاسخ:
احتمالا همینطوره.
این یادداشت بیشتر شخصیه. نظر به چیزِ خاصی داشتم
می آیم.خواب است.بر دامنش گردو می اندازم.یعنی کہ آمدم.کمی آرام ش را نگاہ میکنم میروم

وبلاگ اعتیاد آوری است
محظوظ گشتم
خدایت در بھشت کناد
: )
پاسخ:
گردو ها را نگه می دارم.
محظوظ باشی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی