2017 [شعر]
سه شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۰۷ ق.ظ
هزار هزار نشستهاند
هریک شبیه دیگری
بر آن تپه که نامش را فراموش کردهاند.
حرف از صلیب و سپیده نیست
پردهی نقاشیِ کهنه رنگ میگیرد
و بیرون میزند از قاب
حرفی نیست اما
روز اگرچه پر از ستاره شده
ستارهها هم را به جا نمی آورند.
شبیهِ آن هزار هزارِ دیگر
با موهای سیاه مجعدت
تشنه
نشستهای بر آن تپه
که نامش را فراموش کردهایم.