رسول [شعر]
دوشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۵، ۰۵:۲۷ ب.ظ
1
برهنه نشسته
تکیه اش به درختی
تاس می ریزد:
جفت یک
گاوی از دور ماغ می کشد
او برخاسته
لباس های سرخ اش را به تن کرده
به راه افتاده است
2
در عمق آینه
تصویری ست
کودک به آینه نگاه می کند
سال به سال
بزرگتر می شود
و به آن که در آینه هست
شبیه تر