کهف

برای دوباره نامیدن اشیاء

کهف

برای دوباره نامیدن اشیاء

این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود: دوستِ ما ایلعازر در خواب است، اما می‌روم تا او را بیدار کنم.
شاگردان او را گفتند: ای آقا، اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت.
امّا عیسی درباره‌ی مرگِ او سخن گفت، و ایشان گمان بردند که از آرامشِ خواب می‌گوید. آن‌گاه عیسی به‌طورِ واضح به ایشان گفت که ایلعازر مرده است.

(یوحنا ۱۴-۱۱:۱۱)

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۳/۰۱/۲۱
    .
  • ۰۲/۱۲/۱۸
    .
  • ۰۲/۱۲/۰۹
    .
  • ۰۲/۱۲/۰۷
    .
  • ۰۲/۱۲/۰۵
    .
  • ۰۲/۱۲/۰۴
    .
  • ۰۲/۱۲/۰۲
    .
  • ۰۲/۱۱/۲۸
    .

آخرین نظرات

.

شنبه, ۵ اسفند ۱۴۰۲، ۱۰:۴۹ ب.ظ

در رؤیایی صادقه٬ دید که فلج شده است. دید که دم صبح٬ شتران و مسافران به راه افتاده‌اند و او کنج خیمه‌اش با پاهای بی‌جان درازکش افتاده و هرچه ضجه می‌زند٬ گویی که صدایش از گلویش خارج نمی‌شود. در خواب به درون تن خود رفت. و در رگ‌های خود حرکت کرد و عصب‌هایش را دید که مانند رشته‌پاره‌های نخ٬ جدا از هم و بی‌اتصال٬ به بی‌شکل‌ترین حالتی در میانهٔ گوشت رها شده بودند. پس یقین کرد که حرکت ناممکن است. 

هنگامی که بیدار شد٬ دیگر از جا برنخاست. کسانی به بالینش می‌آمدند. و او به تفصیل برایشان توضیح می‌داد که اعماق جسم را دیده است و می‌گفت که جسم چنان آشوبناک و بی‌قاعده است که هیچ حرکتی جز به معجزه ممکن نیست. کسانی به عیادت به اتاقش می‌آمدند و از اتاقش می‌رفتند و پیش چشمش راه می‌رفتند و به یادش می‌آوردند که هفتهٔ پیش و ماه پیش و سال پیش دویده بوده است. و گاه به ضرورت از جای خود بر می‌خاست و چند قدمی راه می‌رفت و باز٬ هنگامی که آن خواب دوباره پیش چشمش مجسم می‌شد٬ دوباره از پا می‌افتاد. می‌گفتند تو راه رفته‌ای٬ و تو راه می‌روی. اما او به وضوح دیده بود که هیچ حرکتی ممکن نیست. 

۰۲/۱۲/۰۵
عرفان پاپری دیانت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی