کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود: دوستِ ما ایلعازر در خواب است، اما می‌روم تا او را بیدار کنم.
شاگردان او را گفتند: ای آقا، اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت.
امّا عیسی درباره‌ی مرگِ او سخن گفت، و ایشان گمان بردند که از آرامشِ خواب می‌گوید. آن‌گاه عیسی به‌طورِ واضح به ایشان گفت که ایلعازر مرده است.

(یوحنا ۱۴-۱۱:۱۱)

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۳/۱۲/۰۶
    .
  • ۰۳/۱۰/۱۶
    .
  • ۰۳/۱۰/۰۴
    .

آخرین نظرات

  • ۱۴ اسفند ۰۳، ۲۰:۱۰ - عرفان پاپری دیانت
    G49 184
  • ۱۰ اسفند ۰۳، ۱۷:۱۲ - عرفان پاپری دیانت
    186 final
  • ۶ اسفند ۰۳، ۱۱:۳۸ - عرفان پاپری دیانت
    ۳۵۹ ?shore

پیکره‌های سنگی

دوشنبه, ۱۹ فروردين ۱۴۰۴، ۱۰:۵۲ ب.ظ

من همیشه به تندیس‌ها علاقه‌مند بودم. تندیس‌ها و پیکره‌های تراشیده از سنگ همیشه در ذهن من به شکل‌های مختلفی حاضر بوده‌‌اند. دلیلش هم لابد این است که من از واقعیت، و از طبیعت تراش‌نخورده وحشت می‌کنم. محیط واقعی، غریزهٔ انسانی (آن‌طور که می‌گویند) و طبیعت در شکل واقعی و تطهیرنشده‌اش برای من مایهٔ اضطراب‌اند. محض همین عاشق چیزهای مصنوعی‌ام. بسیار مصنوعی به طوری مصنوعی بودنشان کاملاً عامدانه و (برای آنچه که طبیعی است) توهین‌آمیز باشد. من عاشق چیزهای مکانیکی و منظم‌ام. عاشق دار و درخت هرس‌شده در باغم و از دشت و از جنگل بیزارم. صنعت همیشه در نظرم زیباست. و هر چیزی که پیوندش به شکل انکارگرانه‌ای با وضعیت طبیعی و غریزی و فکرنشده و ابتدایی‌اش قطع شده باشد. به همین خاطر همیشه به تندیس‌ها علاقه‌مند بوده‌ام. تصویر یک تندیس سنگی در دامنهٔ کوه یا وسط دشت گاه و بی‌گاه در ذهنم ظاهر می‌شود: این تندیس چیزی است که به نظم کشیده شده و  اخلاقی و پرهیزکارانه است و نفی آن کوه و آن دشت است. با این حال، مدتی است که این تصویر در ذهن من از نیرو افتاده است. هر بار که به سراغش می‌روم ناامید و دلشکسته برمی‌گردم. به این خاطر که هیچ تندیسی آن‌قدر که ممکن است در نگاه اول به نظر برسد از محیط نامنظم و جسم‌مند اطرافش منفک نیست. اگر به آن تندیس نزدیک‌تر و نزدیک‌تر شویم و به بدنهٔ سنگی‌ آن با دقت نگاه کنیم، چیزی جز سنگ نیست. و این نهایتاً همان سنگی است که در آن کوه هم نظیرش هست. روی سطح تندیس همان خلل و فرجی هست که روی سنگ کف رودخانه، یعنی که هنوز سنگ است و آن قدر که خیال می‌کردم از محیط پیرامونش منقطع نیست، و به شکل آزاردهنده‌ای در محیط بی‌نظم و بی‌اخلاق پیرامونش بسط پیدا می‌کند. کسانی که دوستشان دارم هم غالباً همین‌طورند.

۰۴/۰۱/۱۹
عرفان پاپری دیانت

نظرات  (۱)

۱۹ فروردين ۰۴ ، ۲۳:۳۹ شبکه اجتماعی ویترین

سلام 
وقت بخیر
ازتون دعوت می کنم برای انتشار یادداشت هاتون از شبکه اجتماعی ویترین به عنوان یک میکروبلاگ در کنار وبلاگ خود استفاده کنید
دانلود از بازار
https://cafebazaar.ir/app/ir.vitrin.app

 

مطالبتان بدون نیاز به فالوور به تمام کاربران نمایش داده میشود

با سپاس

پاسخ:
خیلی متشکرم 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی