کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود: دوستِ ما ایلعازر در خواب است، اما می‌روم تا او را بیدار کنم.
شاگردان او را گفتند: ای آقا، اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت.
امّا عیسی درباره‌ی مرگِ او سخن گفت، و ایشان گمان بردند که از آرامشِ خواب می‌گوید. آن‌گاه عیسی به‌طورِ واضح به ایشان گفت که ایلعازر مرده است.

(یوحنا ۱۴-۱۱:۱۱)

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۳/۰۹/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۳
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۳
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۹/۱۵
    .
  • ۰۳/۰۹/۰۶
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۹
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۸/۱۲
    .

آخرین نظرات

  • ۲۴ آذر ۰۳، ۰۹:۱۳ - عرفان پاپری دیانت
    ۲۴۲

.

چهارشنبه, ۱۱ مهر ۱۴۰۳، ۰۴:۳۷ ق.ظ

آدمیزاد گاهی زیر غرور خودش له می‌شود. غرور آن قدر زیباست که گاهی آدم حتی حاضر است آخرین نفسش را هم زیر آوار غرور بکشد اما خیال کند که این مرگ اگر بهای این تصویر٬ یعنی غرق غرور بودن٬ بوده باشد شاید می‌ارزیده. 

-

آدمیزاد میل دارد به این که رنج خودش را یک جایی نشان بدهد. اما در جهانی که رحم در آن اسباب خجالت است٬ آدم اگر قدری حساب کتاب دور و برش را بکند این میل را در نطفه خفه می‌کند. هیچ رحمی مجانی نیست و مهربان‌ترین آدم‌ها هم اگر به کسی رحمی بکنند٬ حسابش را نگه می‌دارند. در نتیجه٬ فقط یک راه می‌ماند٬ یک راه برای این که آدم رنج خودش را ابراز کند و هیولای غرورش را نیز در قفس نکند. این یک راه واضح است که چیست و نیازی نیست که آدم اسمش را حتماً ببرد.

-

دهانی را که ممکن یک روز به پوزخند باز شود٬ هنگامی که بسته است باید از دو طرف تا دم گوش جر داد. 

۰۳/۰۷/۱۱
عرفان پاپری دیانت

نظرات  (۱)

۱۱ مهر ۰۳ ، ۰۷:۴۶ اسباب بازی

غرور ! زشت و زیبا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی