کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود: دوستِ ما ایلعازر در خواب است، اما می‌روم تا او را بیدار کنم.
شاگردان او را گفتند: ای آقا، اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت.
امّا عیسی درباره‌ی مرگِ او سخن گفت، و ایشان گمان بردند که از آرامشِ خواب می‌گوید. آن‌گاه عیسی به‌طورِ واضح به ایشان گفت که ایلعازر مرده است.

(یوحنا ۱۴-۱۱:۱۱)

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۳/۰۹/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۳
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۳
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۹/۱۵
    .
  • ۰۳/۰۹/۰۶
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۹
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۸/۱۲
    .

آخرین نظرات

  • ۲۴ آذر ۰۳، ۰۹:۱۳ - عرفان پاپری دیانت
    ۲۴۲

بهشت [قصه]

جمعه, ۵ مرداد ۱۴۰۳، ۰۱:۰۸ ب.ظ

بیاید ملکوتت بر زمین»

«آنگونه که هست در آسمان

____

سپس سروران زمین را مهیا نمودند و آدمیان و حیوانات را، با اسلحه‌ای که به ایشان داده بودند، روانهٔ منزلگاه تازه کردند. آنگاه نیرومندترینشان زمین را با دست پرتوان خود چرخاند و خورشید را به عقب راند تا دورتر از زمین بایستد. 

و به این شیوه زمین به حرکت افتاد و آدمیان و حیوانات بر خشکی‌ها و کوه‌ها و در دریاها و دشت‌های زمین به جنب و جوش افتادند. هزاره بعد هزاره، زمین به دور خود چرخید، و شیران آهوان را به وحشت انداختند، و ماران تخم پرندگان را در آشیانه‌هایشان شکستند، و آدمیان مورچگان را زیرپاهای خود له کردند، و زنان یکدیگر را ربودند، و برای دزدیدن مروارید جگر صدف‌ها را پاره کردند. پس زمین پیر شد، و از نفس افتاد، و آهسته‌تر چرخید، و خورشید نزدیک‌تر و نزدیک‌تر آمد، و حیوانات و آدمیان در زمین ملول شدند و از هلاک یکدیگر به ستوه آمدند. پس دور هم گرد آمدند تا نزد سروران بروند. و سه روز راه پیمودند و غروب روز سوم، سروران را یافتند که در کنار چشمه‌ای فرود آمده بودند و در اردوگاه خود به شادی نشسته بودند. حیوانات و آدمیان گفتند «ما از هلاک هم ملول شده‌ایم.» سروران به ایشان گفتند «پس یکدیگر را هلاک نکنید.» و باز گفتند «اما شما یکدیگر را هلاک خواهید کرد» و باز گفتند «مگر آن‌چه را که در روز نخست به شما بخشیدیم باز پس دهید.» پس حیوانات و آدمیان به صف ایستادند و هر گروه سلاحی را که در آغاز از سروران گرفته بود به ایشان باز پس داد. فیلان و دیگر جانورانی که به ایشان جثهٔ بزرگ داده شده بود بزرگی جثه‌هایشان را باز پس دادند. آنانی که به شاخ‌‌های بلند مجهز بودند٬ چون گوزنان و کرگدنان٬ شاخ‌هایشان را باز پس دادند و آنانی که به دندان‌ها یا چنگال‌های هراسناک مجهز بودند٬ چون گرگان و پلنگان٬ دندان‌ها و چنگال‌های هراسناکشان را باز پس دادند. و ماران زهر خویش را باز پس دادند. دیگرانی که  تیزرو و سبک بودند چابکی پاهایشان را را باز پس دادند. و زنان سلاحی را که از سروران گرفته بودند باز پس دادند. و آنانی که زره به تن داشتند٬ چون سنگ‌پشت و صدف٬ زره‌هایشان را تسلیم نمودند. و آنانی که بال پرواز داشتند و در هوا می‌گریختند٬ بال‌هایشان را باز پس دادند. و آنانی که در زمین می‌گریختند٬ حفره‌های زمین بر ایشان بسته شدند. و آنانی که شکار دیگران بودند و در عوض به ایشان کثرت در اولاد داده شده بود٬ اندک‌زا و کم‌ تعداد گردیدند٬ زیرا دیگر شکار کسی نبودند. و آنانی که هم‌رنگ سبزه‌ها و رستنی‌ها می‌شدند رنگ‌هایشان متمایز گردید. و به این ترتیب٬ هر گروه سلاحی را که در روز نخست از سروران گرفته بود به ایشان باز پس داد. و نوبت به آدمیان رسید که آخر از همه در انتهای صف ایستاده بودند و سلاحشان کلماتی بود که در حنجره‌های خود می‌ساختند. و هنگامی که نوبت به ایشان رسید٬ آخرین کلماتشان را در گوش یکدیگر نجوا کردند و سپس ایشان نیز سلاح خود را باز پس دادند و گنگ و بی‌زبان گردیدند. 

پس حیوانات و آدمیان به جایگاه‌های خود بازگشتند و بر زمین پراکنده شدند و یکدیگر را هلاک نکردند. و این‌گونه زمین ایام کهنسالی خود را سپری کرد. زمین آرام گرفت. و آفتاب، هر روز تند و تندتر می‌تابید و با نور سوزان خود زمین را احاطه می‌نمود. و در شدت آفتاب، گیاهان و رستنی‌ها نمو یافتند و فراوان شدند و صورت زمین را پوشاندند. و درختان قد کشیدند‌ و شاخه‌هایشان در بلندایی که چشم از دیدن آن عاجز بود، بسیار دور از زمین و بسیار نزدیک به خورشید، به هم رسیدند و در هم گره خوردند و زمین را در سایهٔ خود فروبردند و راه آسمان را بستند.

 

۰۳/۰۵/۰۵
عرفان پاپری دیانت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی