کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود: دوستِ ما ایلعازر در خواب است، اما می‌روم تا او را بیدار کنم.
شاگردان او را گفتند: ای آقا، اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت.
امّا عیسی درباره‌ی مرگِ او سخن گفت، و ایشان گمان بردند که از آرامشِ خواب می‌گوید. آن‌گاه عیسی به‌طورِ واضح به ایشان گفت که ایلعازر مرده است.

(یوحنا ۱۴-۱۱:۱۱)

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۳/۰۹/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۳
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۳
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۹/۱۵
    .
  • ۰۳/۰۹/۰۶
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۹
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۸/۱۲
    .

آخرین نظرات

  • ۲۴ آذر ۰۳، ۰۹:۱۳ - عرفان پاپری دیانت
    ۲۴۲

.

جمعه, ۱ دی ۱۴۰۲، ۱۰:۱۴ ق.ظ

اکثر صبح‌ها یک مسیری را با دوچرخه می‌روم. هوا هرچه‌قدر که سرد باشد٬ سوار دوچرخه چون باد به صورت آدم می‌خورد چند برابر سردتر است. محض همین٬ وقتی که سوار دوچرخه نیستم٬ هوا هرچه‌قدر هم که سرد باشد٬ باز کمتر سرد است. هفتهٔ گذشته رفته بودم سفر. یک هفته را اگرچه با دوستان نزدیک٬ اما در شهر غریب گشتم. دیشب که برگشتم٬ حس کردم که برگشته‌ام خانه. همه چیز آشنا به نظر می‌رسید. شهری که غریبی را به تلخ‌ترین شکلی به من چشانده بود٬ حالا به همین قاعده٬ که خودم را از آنچه بودم غریب‌تر کردم٬کم‌تر غریبه می‌نمود. 

۰۲/۱۰/۰۱
عرفان پاپری دیانت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی