کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود: دوستِ ما ایلعازر در خواب است، اما می‌روم تا او را بیدار کنم.
شاگردان او را گفتند: ای آقا، اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت.
امّا عیسی درباره‌ی مرگِ او سخن گفت، و ایشان گمان بردند که از آرامشِ خواب می‌گوید. آن‌گاه عیسی به‌طورِ واضح به ایشان گفت که ایلعازر مرده است.

(یوحنا ۱۴-۱۱:۱۱)

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۳/۰۹/۰۶
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۹
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۸/۱۲
    .
  • ۰۳/۰۸/۰۸
    .
  • ۰۳/۰۸/۰۷
    .
  • ۰۳/۰۸/۰۴
    .
  • ۰۳/۰۷/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۷/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۷/۲۹
    .

آخرین نظرات

  • ۲۹ ارديبهشت ۰۳، ۱۱:۳۵ - eons faraway
    برزخ

کم مایگی [اندیشه]

سه شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۰۳ ب.ظ

آن ها در جهان چیزی نمی بینند. درهای نیمه باز اشیاء را بر خود بسته اند (یا شاید بر آن ها بسته شده). اما نقطه ی روشن وجود آن ها شاید در این است که ترس خود را از هزارتو پذیرفته اند. و معنای جهان را رها کرده اند. و در صورت اشیاء بیهوده به دنبال عمقی می گردند که نیست. آن ها لاقل چیزی که نمی فهمند را انکار نمی کنند. اما همین نقطه ی روشن نیز به نوعی در بستن است. آن ها عادت کرده اند که هر دری را ببندند. 

آن ها از هر صراحتی می گریزند. مگر صراحت نیمه جانی که در ناگزیری شان هست. 

۹۵/۱۰/۲۱
عرفان پاپری دیانت

اندیشه

یادداشت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی