کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۴/۰۹/۰۱
    .
  • ۰۴/۰۸/۲۵
    .
  • ۰۴/۰۸/۱۹
    .
  • ۰۴/۰۸/۱۶
    .

آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «م» ثبت شده است

روزی مردی

بود

که به عابران نگاه می کرد

و چشمانش می خندید

دلش در انتظار

و لبش هم


حالا هنوز

از خیابان می گذرد

سر به می گذرد

و نگاه نمی کند به عابران

چرا که می داند دیگر

تو در میانشان نیستی

۰ نظر ۱۵ آذر ۹۵ ، ۰۴:۵۲
عرفان