صاحبِ جاویدان صغیر در تأویلِ «أَحَطتُ بِما تُحِطْ بِهِ وَ جِئْتُکَ مِنْ سَبَإٍ بِنَبَإٍ یَقینٍ» میگوید که هدهد برای سلیمان خبری میآورد و یا سلیمان در هدهد خبری میبیند و این خبرْ رازِ استواست و سرِّ قرینگی. سلیمان در هدهد نگاه میکند و در تاجِ هدهد از خط استوا خبر میشود و میبیند که خطی در غیب دارد جهان را میشکافد و دو نیمه میکند.
پس سلیمان (آدم) این راز را در نامهای برای بلقیس (حوا) میفرستد و پیکِ نامه هدهد است. و نامه خودِ هدهد است. و متنِ نامه چیزی نیست جز دو گوش و دو بینی و دو خطِ دهان و دو تکهی تاج هدهد، یعنی ۳۲ حرف الفبا. پس متنِ نامهی آدم (سلیمان) به حوا (بلقیس) سیاهه و سوادِ الفباست که بر کاغذِ صورتِ هدهد نوشته.
گفتهاند که تاجِ هدهد گاه یکتکهست و گاه دو تکه؛ یک که هفت میسازد و دو که هشت. پس در این قصه از همین رو هدهدْ رمزِ دونیمگی است و اشارهایست به استوا.
~
این را هم من اضافه میکنم٬ که این خطِ غیبی نه فقط در تاجِ هدهد که در نامِ مکتوباش هم هویداست. این خطِّ پنهانی بر اسمِ این پرنده هم فرود میآید و دو تکّه میکندش: هد/هد