کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود: دوستِ ما ایلعازر در خواب است، اما می‌روم تا او را بیدار کنم.
شاگردان او را گفتند: ای آقا، اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت.
امّا عیسی درباره‌ی مرگِ او سخن گفت، و ایشان گمان بردند که از آرامشِ خواب می‌گوید. آن‌گاه عیسی به‌طورِ واضح به ایشان گفت که ایلعازر مرده است.

(یوحنا ۱۴-۱۱:۱۱)

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۳/۰۸/۲۹
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۸/۱۲
    .
  • ۰۳/۰۸/۰۸
    .
  • ۰۳/۰۸/۰۷
    .
  • ۰۳/۰۸/۰۴
    .
  • ۰۳/۰۷/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۷/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۷/۲۹
    .
  • ۰۳/۰۷/۲۷
    .

آخرین نظرات

  • ۲۹ ارديبهشت ۰۳، ۱۱:۳۵ - eons faraway
    برزخ

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریکی» ثبت شده است



خداوند گفت که یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ، قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا. یعنی که ای پیچ‌خورده در ایجاز، مفصّل شو.

و بیست و هشتِ صفر انگار که ظهورِ نهاییِ این آیه‌ست، در وقتِ نهایتِ خود.

روزِ رجعتِ پیامبر: گریزِ آخرِ از جزء و گذارِ یکسره تا کل. طیّ‌ِ تمامِ شب، شبِ ایجاز، شبی که برای او شصت و سه سال طول می‌کشد و در بیست و هشتِ صفر روز می‌شود. 


یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ، قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا

۰ نظر ۱۶ آبان ۹۷ ، ۱۵:۲۸
عرفان پاپری دیانت
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۹ تیر ۹۷ ، ۱۱:۱۴
عرفان پاپری دیانت

نوری یکپارچه. تیره اما یکپارچه.

۷ نظر ۲۵ شهریور ۹۶ ، ۰۴:۱۹
عرفان پاپری دیانت

تاریکی قطره‌ها را منجمد می‌کند. اما نور هم آن‌ها را می‌خشکانند. 

۰ نظر ۱۳ شهریور ۹۶ ، ۱۳:۰۴
عرفان پاپری دیانت

۱

بر کاغذم

سنگ می روید.


نشسته ام

نگاه می کنم.


۲

سایه

مگر نه از سیاهی بریدی که

من از نور

بگذرانم ات

آن شب چه دیدی که باز

دل ات یاد سیاهی کرد؟


۳

آسمان آینه ای ست.

نگاه کن

عکس خودت را ببین-

تکه ابری ست.


۴

به نیم روز

بریده بریده دیدم ات_

مگر به تیغ شعر.

۰ نظر ۱۰ فروردين ۹۶ ، ۱۶:۳۷
عرفان پاپری دیانت

1

روزنه هایش سرخ اند

و چراغ هایش نمناک


تاریکی

تنی لخت است

 

2

پرنده

درتاریکی پرواز می کند

اگرچه تاریک نیست

 

۳ نظر ۲۱ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۴۸
عرفان پاپری دیانت