کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود: دوستِ ما ایلعازر در خواب است، اما می‌روم تا او را بیدار کنم.
شاگردان او را گفتند: ای آقا، اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت.
امّا عیسی درباره‌ی مرگِ او سخن گفت، و ایشان گمان بردند که از آرامشِ خواب می‌گوید. آن‌گاه عیسی به‌طورِ واضح به ایشان گفت که ایلعازر مرده است.

(یوحنا ۱۴-۱۱:۱۱)

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۳/۰۹/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۳
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۳
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۹/۱۵
    .
  • ۰۳/۰۹/۰۶
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۹
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۸/۱۲
    .

آخرین نظرات

  • ۲۴ آذر ۰۳، ۰۹:۱۳ - عرفان پاپری دیانت
    ۲۴۲

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «برج بابل» ثبت شده است

چون روزِ عیدِ پنجاهه فرارسید، جملگی با هم در یک مکان بودند که به ناگاه بانگی چون آوای وزیدنِ بادی تند از آسمان برخاست و خانه‌ای را که در آن به سر می‌بردند، به تمامی آکند. زبانه‌هایی که گویی لهیبِ آتش بود، بر ایشان پدیدار گشت، زبانه‌ها چند پاره شد و بر هر یک از ایشان یکی بنشست. آن گاه جملگی از روح‌القدس آکنده شدند و آغاز به سخن‌گفتن به زبان‌های دگر کردند، بر وفقِ قدرتی که روح بهرِ تکلم بر ایشان عطا کرده بود. 

باری مردانِ پارسا از جمله‌ی ملت‌هایی که به زیرِ آسمان‌اند، در اورشلیم ساکن بودند. چون بانگ برخاست، جماعت گرد آمدند و مبهوت گشتند. هرکس می‌شنید که ایشان به زبانِ او سخن می‌گویند. حیران گشتند و جملگی به شگفت آمدند و گفتند: «مگر این مردانی که سخن می‌گویند جمله جلیلی نیستند؟ پس چه سان هریک از ما می‌شنود که به زبانِ مادری‌اش سخن می‌گویند؟ پارت‌ها، مادها، عیلامیان، ساکنانِ بین‌النهرین، یهودیه و کاپادویا، پونتوس و آسیا، فروگیا و پامفولیا، مصر و آن ناحیه‌ی لیبی که نزدیکِ کورِنِه است، رومیانِ مقیم، از یهودی و نوکیش، کرتیان و اعراب، می‌شنویم که اینان شگفتی‌های خدا را به زبانِ ما بازمی‌گویند!»

جملگی حیران گشتند و با سردرگمی یک‌دیگر را گفتند: این چه تواند بود؟

دیگران سخره‌کنان گفتند: ایشان مست از میِ گیرایند!

(کارهای رسولان ۲/ ۱۳-۱)

~

برجِ بابل به انتها نرسید، زیرا خداوند می‌هراسید که انسان‌ها یگانه جای‌گاه‌اش ،یعنی ملکوت، را نیز فتح کنند. و فتحِ ملکوتِ هرچیز تنها در یک‌زبانی و در بی‌زبانی ممکن است. (نگاه کنید به مرصادالعباد، فصلِ دوم از بابِ دوم)


اما می‌توان این‌طور فکر کرد که برجِ نیمه‌کاره‌ی بابل با شهادتِ مسیح -در اتحادِ دوباره‌ی پدر و پسر و با پاک‌شدنِ گناهِ نخستین در خونِ عیسی- به انتهای خود می‌رسد.

۰ نظر ۲۶ مهر ۹۷ ، ۱۴:۱۰
عرفان پاپری دیانت