کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود: دوستِ ما ایلعازر در خواب است، اما می‌روم تا او را بیدار کنم.
شاگردان او را گفتند: ای آقا، اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت.
امّا عیسی درباره‌ی مرگِ او سخن گفت، و ایشان گمان بردند که از آرامشِ خواب می‌گوید. آن‌گاه عیسی به‌طورِ واضح به ایشان گفت که ایلعازر مرده است.

(یوحنا ۱۴-۱۱:۱۱)

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۳/۰۹/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۳
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۳
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۹/۱۵
    .
  • ۰۳/۰۹/۰۶
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۹
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۸/۱۲
    .

آخرین نظرات

  • ۲۴ آذر ۰۳، ۰۹:۱۳ - عرفان پاپری دیانت
    ۲۴۲

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ابد و یک روز» ثبت شده است

دیشب "ابد و یک روز" را دیدم. از خودم می پرسم آیا فیلم را دوست داشتم؟ پاسخ می دهم: نمی توانم دوست نداشته باشم.

آیا این برای یک اثر هنری اتفاق خوبیست که نشود دوستش نداشت؟

سوال خوبیست چون هنوز پاسخی برایش ندارم.


چند خط دیگر :

این که ناگزیر باشی یک اثر هنری را دوست داشته باشی دو حالت دارد. یکی اینکه آن اثر فراتر از سلیقه ها حرکت می کند و در واقع سلیقه ی پیشین مخاطب را از بین می برد. یعنی مخاطب از سر میل آن را دوست دارد. مثالش در ادبیات حافظ و در سینما شاید استنلی کوبریک باشد. اما یک حالت دیگر هست که اثر هنری از تغییر سلیقه ی مخاطب عاجز است اما قوی و بی نقص است و تو ناگزیری که دوستش داشته باشی. مثل "ابد و یک روز"


البته این حالت دوم را نباید با وقتی که اثرهنری به ذهن مخاطب تجاوز می کند اشتباه گرفت. چون تو به هر حال آن را دوست داشته ای.

۱ نظر ۱۵ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۱۶
عرفان پاپری دیانت