کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود: دوستِ ما ایلعازر در خواب است، اما می‌روم تا او را بیدار کنم.
شاگردان او را گفتند: ای آقا، اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت.
امّا عیسی درباره‌ی مرگِ او سخن گفت، و ایشان گمان بردند که از آرامشِ خواب می‌گوید. آن‌گاه عیسی به‌طورِ واضح به ایشان گفت که ایلعازر مرده است.

(یوحنا ۱۴-۱۱:۱۱)

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۳/۰۸/۲۹
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۸/۱۲
    .
  • ۰۳/۰۸/۰۸
    .
  • ۰۳/۰۸/۰۷
    .
  • ۰۳/۰۸/۰۴
    .
  • ۰۳/۰۷/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۷/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۷/۲۹
    .
  • ۰۳/۰۷/۲۷
    .

آخرین نظرات

  • ۲۹ ارديبهشت ۰۳، ۱۱:۳۵ - eons faraway
    برزخ

۳ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

.

«زبان از برای ذکر منست آن را به گفتار زشت میالایید.»

لطفاً بیا و باهام حرف بزن.
۵ نظر ۰۷ دی ۹۶ ، ۲۳:۴۰
عرفان پاپری دیانت

زمین

دم‌ است یا بازدم؟


باد 

بی‌اشاره می‌گذرد 

و در جوارِ مربعِ ریخته

پرسشِ بی‌‌جوابِ تو

دیگر نیایشی‌ست.

۰ نظر ۰۳ دی ۹۶ ، ۱۲:۱۶
عرفان پاپری دیانت

بی-تاب

ماهِ مات

کنجِ آسمانِ شطرنجی

به صراحت روز است.


_ «برخیزید

  که در این قیامتِ

  حالا

   همه چیز ضروری‌ست.»


این حرف

از گلویِ بی‌انتهایِ تو برمی‌خیزد.


و پرندگانِ سنگی

ضرورت می‌گیرند

و هراسان می‌گریزند

سویِ جزءِ خود

سویِ جز خود.

۱ نظر ۰۱ دی ۹۶ ، ۱۰:۴۴
عرفان پاپری دیانت