کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود: دوستِ ما ایلعازر در خواب است، اما می‌روم تا او را بیدار کنم.
شاگردان او را گفتند: ای آقا، اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت.
امّا عیسی درباره‌ی مرگِ او سخن گفت، و ایشان گمان بردند که از آرامشِ خواب می‌گوید. آن‌گاه عیسی به‌طورِ واضح به ایشان گفت که ایلعازر مرده است.

(یوحنا ۱۴-۱۱:۱۱)

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۳/۰۷/۲۴
    .
  • ۰۳/۰۷/۲۲
    .
  • ۰۳/۰۷/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۷/۱۲
    .
  • ۰۳/۰۷/۱۱
    .
  • ۰۳/۰۶/۲۶
    .
  • ۰۳/۰۶/۱۹
    .
  • ۰۳/۰۶/۱۸
    .
  • ۰۳/۰۶/۱۷
    .
  • ۰۳/۰۶/۱۵
    .

آخرین نظرات

  • ۲۹ ارديبهشت ۰۳، ۱۱:۳۵ - eons faraway
    برزخ

.

جمعه, ۲۰ مهر ۱۴۰۳، ۱۰:۳۸ ق.ظ

برای ب 

با این امید که وقتی می‌میریم٬ به عزرت خداوند که بعد صد سال٬ دست کم توی زندان نمیریم

 

من گاهی به طرز خیلی مصنوعی‌ای مؤدبم٬ و به شکل خیلی غیرطبیعی‌ای مراقبم که باعث سوءتفاهم نشوم. به راحتی از دیگران می‌رنجم و محض همین٬ بسیار حواسم هست که کسی را نرنجانم. ممکن است که کسی بگوید که خوب خیلی هم خوب. اما این احتیاط اولاً گاهی شکل جنون‌آمیزی به خودش می‌گیرد٬ و ثانیاً منشأ آن چیزی جز شرارت بی‌حد و مرزی که در روح من تلنبار شده نیست. کسی که طینت صاف و پاکیزه‌ای دارد٬ ممکن است این‌قدر راجع به خودش احتیاط نکند. کسی که می‌داند نفسش آلوده نیست خیلی راحت‌تر با دیگران حرف می‌زند و صورتش را بدون روپوش نشان می‌دهد. در عوض٬ من نفسم زهرآلود است. مدام باید احتیاط کنم که این آلودگی من به کسی سرایت نکند چون به یقین می‌دانم که آلوده و خطرناکم. از طرفی دیگران را هم به کیش تاریک خودم می‌پندارم. و محض همین٬ همیشه بدترین و تلخ‌ترین فرضی را که ممکن است راجع به نیات و مقاصد دیگران در نظر می‌گیرم و سعی می‌کنم شاهدی پیدا کنم که آن فرض را باطل کند٬ و نه برعکس. این که حواسم هست به دیگران آسیب‌ نزنم٬ بخشیش حاصل بدبینی است که همیشه نسبت به دیگران دارم٬ اما بخش بیشترش شاید حاصل بدبینی من نسبت به خودم است. همیشه انواع رذائل را در دیگران فرض می‌گیرم٬ نه به این خاطر که دیگران رذل اند٬ بلکه به این خاطر که تمام آن رذائل را در خودم سراغ دارم و فرض می‌کنم دیگران نیز به همان معنی انسان‌اند که من انسان‌ام. دوستی‌ام را با خیلی از آدم‌ها خاتمه داده‌ام٬ به این دلیل واهی که چیزی گفته‌اند بدون آن که همهٔ تفسیرهایی را که می‌شود از آن جمله کرد در نظر گرفته باشند٬ و من هم به بدترین و زننده‌ترین آن تفسیرها فکر کرده‌ام و از آن‌جا که احتمالاً خبردار نشده‌اند که آن حرف بخصوص می‌توانسته دلالت‌های ضمنی دیگری هم داشته باشد٬ هیچ‌وقت نفهمیده‌اند که لازم بوده که نشان بدهند که من اشتباه فکر می‌کرده‌ام. ممکن است بگویند که خوب تو چرا با یک چنین بدبینی‌ای فلان حرف مرا یا فلان حرکت مرا این‌طور ناگوار تفسیر می‌کنی؟‌ خوب نکن. جواب من این است که خوب معلوم است که می‌کنم. تو چرا راه چنین تفسیری را باز گذاشته‌ای؟‌ چون لزوماً خیلی سخت نیست که آدم طوری حرف بزند و رفتار کند که از کار و کلامش هیچ‌جوره نشود برداشت دیگری کرد. اما معمولاً آدم‌ها این قدر شفاف و واضح نیستند. دلیلش خوشبینانه‌اش هم احتمالاً این است که چون خودشان شریر نیستند٬ احتمال نمی‌دهند که طرفشان که یکی مثل من باشد٬ کوچکترین رد شرارت را در هر چیزی پیدا کند و آن‌قدر به آن پر و بال بدهد که دیگر هیچ نقطهٔ روشنی در زمینه باقی نماند.

اخیراً متوجه شده‌ام که با کسانی که واضحاً شریرند و به مفسده‌ای که در روحشان هست معترف‌اند خیلی راحت‌تر جور می‌شوم. معمولاً چنین کسانی سهواً به کسی آسیب نمی‌زنند٬ و اگر می‌زنند از عمد و به قصد می‌زنند. آدم معمولی ممکن است بدون این که بخواهد مرتکب قتل بشود٬ در دعوا یا رانندگی یا در انواع حوادث. اما کسی که قاتل است و در طول زندگی‌اش مدام به کشتن آدمیزاد فکر کرده٬ به احتمال زیاد هیچ‌وقت اشتباهی کسی را نمی‌کشد. در نتیجه عموماً روی دوستی چنین کسی می‌شود حساب کرد چون معمولاً دوستی خاله خرسه نیست. 

۰۳/۰۷/۲۰
عرفان پاپری دیانت

نظرات  (۱)

۲۱ مهر ۰۳ ، ۰۹:۵۶ هیپنو تیک

این افراد غالبا شخصیت ترسو و تهدید شده ای دارند و ابایی از ضربه زدن از پشت ندارند

فکر می کنید تمام مقتول های خود را رو به رو و جوانمردانه کشته اند؟

پاسخ:
نه لزوماً. گفتم که «از عمد و به قصد» و نه «از روبه‌رو و جوانمردانه»

علاوه‌ بر این٬ درست متوجه نشدم که چرا «تهدیدشده» ممکنه صفت منفی‌ای باشه. کسی که واقعاً تهدید شده چرا «تهدیدشده» نباشه؟‌ کسی که تهدید شده٬ و قاعدتاً ترسیده٬ مگر طبیعتاً نباید ترسیده و ترسو باشه؟‌

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی