کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

کهف

کردم به صد تأمل بنیاد عجز محکم

این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود: دوستِ ما ایلعازر در خواب است، اما می‌روم تا او را بیدار کنم.
شاگردان او را گفتند: ای آقا، اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت.
امّا عیسی درباره‌ی مرگِ او سخن گفت، و ایشان گمان بردند که از آرامشِ خواب می‌گوید. آن‌گاه عیسی به‌طورِ واضح به ایشان گفت که ایلعازر مرده است.

(یوحنا ۱۴-۱۱:۱۱)

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۳/۰۹/۳۰
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۳
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۳
    .
  • ۰۳/۰۹/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۹/۱۵
    .
  • ۰۳/۰۹/۰۶
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۹
    .
  • ۰۳/۰۸/۲۰
    .
  • ۰۳/۰۸/۱۲
    .

آخرین نظرات

  • ۲۴ آذر ۰۳، ۰۹:۱۳ - عرفان پاپری دیانت
    ۲۴۲

.

شنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۷:۵۲ ق.ظ

خواب دیدم که در یک مجلسی بودم و همه آن‌جا بودند. و به طرزی که بر من معلوم نبود٬ معنی همهٔ چیزهایی را که طول زندگی‌ام به رمز گفته بودم٬ به تمامی فهمیده بودند. همه‌شان آن‌جا بودند٬ و مسخره‌ام می‌کردند و مؤاخذه‌ام می‌کردند. من وحشت‌زده سعی می‌کردم یک راه دررویی برای خودم پیدا کنم. می‌گفتم صبر کنید٬ لزوماً این‌طور هم نیست٬ این یک توضیحی هم دارد. 

۰۳/۰۲/۲۹
عرفان پاپری دیانت

نظرات  (۱)

برزخ

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی