کهف

برای دوباره نامیدن اشیاء

کهف

برای دوباره نامیدن اشیاء

این را گفت و بعد از آن به ایشان فرمود: دوستِ ما ایلعازر در خواب است، اما می‌روم تا او را بیدار کنم.
شاگردان او را گفتند: ای آقا، اگر خوابیده است، شفا خواهد یافت.
امّا عیسی درباره‌ی مرگِ او سخن گفت، و ایشان گمان بردند که از آرامشِ خواب می‌گوید. آن‌گاه عیسی به‌طورِ واضح به ایشان گفت که ایلعازر مرده است.

(یوحنا ۱۴-۱۱:۱۱)

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

  • ۰۲/۱۲/۱۸
    .
  • ۰۲/۱۲/۰۹
    .
  • ۰۲/۱۲/۰۷
    .
  • ۰۲/۱۲/۰۵
    .
  • ۰۲/۱۲/۰۴
    .
  • ۰۲/۱۲/۰۲
    .
  • ۰۲/۱۱/۲۸
    .
  • ۰۲/۱۱/۲۳
    .
  • ۰۲/۱۱/۲۳
    .

آخرین نظرات

چند تحفه از پاییز [شعر]

يكشنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۰۱ ب.ظ

1

در دلم سه دره ی تاریک

در یکی تکه های مجسمه ای

_چهره اش آشناست_

در یکی گلی روییده

_با عطر تلخش_

در یکی تنها صدایی می شنوم

_کلماتی آشکار_


2

دورتر از تو تو را

می جویم

پنهان نه تنها

گریزان

دورتر از من ایستاده ای


3

آن چه را باید نوشت

که از صافی آب بگذرد

و آنچه از صافی آب گذشته باشد

نوشته نمی شود


4

آن جا که نور نمی تابد

نام تو

تنها نام تو کافی ست

و صدایی که نامت را بگوید

و گوش های من

تا نه نام تو

که آن صدا را بشنوند


5

دره ی مه آلود:

مدفن ستارگان و

مامن سروهای کهنسال


بر کف دره مردانی می بینم

چشمانی درخشان دارند و

تنی سبز

از انگشت هایشان خون جاری ست

و از لبانشان

کلماتی بریده

پر می گیرند

به سوی ما

که بالای دره _در روشنا_

ایستاده ایم

و نگاهشان می کنیم


6

نگاه می کنم به اطراف:

جوانه ای شعری نیست

شعری صدا می کند

_نه مرا_

پژواکی الکن


نگاه می کنم به اطراف:

نه صدایی نه جوانه ای

تنها دو چشم گرسنه


7

از انبوه اینان

که پیاده می شوند از قطار

یکی شاید

ستاره ای دارد در دلش


نمی بینیم

۹۵/۰۷/۱۱
عرفان پاپری دیانت

شعر

شعر بلند

شعر کوتاه

نظرات  (۱)

نگا
5 اصن خوب بود.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی